بی صبرانه منتظرت هستیم
بـــــــــــــی صبـــــــــــرانه منتظـــــــــــــــــرت هســــــتیم
سلام بر دختر خوشکل زیبای ما
بعد از چند روز دوباره از این پنجره داریم باهات صحبت می کنیم
این روزها دیگه یواش یواش داریم خودمون را واسه اومدنت آماده می کنیم و یه شور و شعف خاصی زندگی ما رو تحت تاثیر اومدنت قرار داده.
همه به نوبه خودشون دارن امکانات و فضا را برای تشریف فرمایی شما زیبای کوچولو مهیا می کنند
مامانی و مامان بزرگ یه تدارک نسبتا خوبی واسه تهیه سیسمونیت دیدند
بابابزرگتم که تو کار ردیف کردن کمد و تخت شماست تا نهایت لذت را انشااله ازشون ببری
اما...
اما مامانیت این روزها حسابی داره از خودش کاره هنری دَر وَکنه و سرویس خوابت رو با نقاشی های زیباش تزئین می کنه ( ناگفته نماند که مامانت تو این هفته های اخیر یهویی عشق هنر شده و داره یه دوره فشرده هنر نقاشی رو پشت سر می ذاره تا بتونه با دستان هنر آفرینش این مهم که همون تزئین وسایل یا به قول خودش سرویس خواب شماست را صورت بده که انصافا هم تو این چندروزه حسابی پیش رفت کرده به شکلی که من فکر می کنم اگه یه 6 ماهی بره کلاس سهراب سپهری و فرشچیان و پیکاسو و ... را بذاره تو جیبش و تخته گاز ازشون بزنه جلو)
و اما خود جنابعالی هم این روزها حسابی پا به رقصی، با طنین انداز شدن کوچکترین صدای موسیقی حسابی بزم را گرم می کنی و با انواع و اقسام سبک های رقص شامل باله و سنتی و بیریک و همه جوره سبکی مریدانت را گرد مامانی جمع می کنی تا با چشم دست به تماشای حرکات موزونت بنشینند.
اما اگر از احوالات پروپاقرص ترین خاطرخواهت، بابا جویا هستید، جونم برات بگه که من این روزها غرق توام یا به اصطلاح بسیجی ها ذوب در توام و حسابی باهات حال می کنم و مشعوفترین آدمی هستم که اومدنت را با دلی سرشار از عشق و امید به انتظار نشسته ام و حقیقتش یه کم که نه خیلی دیگه حوصله ام از انتظار کشیدن سراومده، هر چند بخوبی واقفم که باید حضرتعالی این دوره 9 ماهه را که مثل دوره سربازی واسه آقاپسرهاست حتما طی کنی تا خدا اجازه بده با قدمهای مبارکت زندگی ما رو پر از خیر و برکت کنی.
دخترم بی صبرانه منتظرت هستیم
دوستت دارم
بابایی 10 آذرما 1392